مالیات بر ارزش افزوده اقتصاد مملکت را زمین گیر کرده است
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۷۵۸۱۲
یک فعال بخش حقوق حمل ونقل بین المللی مالیات بر ارزش افزوده را از پدیدههایی دانست که اقتصاد مملکت و صنعت حمل و نقل را زمین گیر کرده است.
یونس جاوید در گفتگو با خبرنگار پولنیوز و با بیان این مطلب افزود: در دنیا مالیات بر ارزش افزوده به این معناست که وقتی کسی کالایی را می خرد، ۹ درصد به عنوان ارزش افزوده به آن کالا اضافه می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در همه این مراحل، کرایه حمل و نقل، بیمه ها و حقوق ورودی کالا دولت ۹ درصد را دریافت کرده و جالب آنکه پس از تعیین قیمت نهایی، درنهایت ۹ درصد را هم به آنها اضافه میکنند و این سیستم مالیات بگیری درنهایت هم تورم زاست و هم مشکلات جدی برای اقتصاد و ترانزیت و معیشت به همراه خواهد داشت.
جاوید یادآور شد: جالب اینکه حتی در محموله هایی ترانزیتی که به هر نحوی دچار مشکلاتی از قبیل قاچاق یا سرقت و حتی از بین رفتن محموله در اثر حوادث و عذر موجه می شوند و قرار است که بیمه ترانزیت، مبادرت به پرداخت حقوق ورودی کالا به گمرک کند، 9 درصد هم به عنوان مالیات ارزش افزوده دریافت می کند.
غفلت از عوامل موثر در بهره وری ترانزیت در بسته جامع حمل و نقل
وی همچنین گفت: در تهیه بسته جامع حمل و نقل که به منظور درج در برنامه پنج ساله ششم در نظر گرفته شده است، صرفاً عناصر داخلی سیستم حمل و نقل مطمح نظر واقع شده و سایر عوامل تاثیرگذار در بهره وری صنعت ترانزیت، نادیده انگاشته شده اند.
جاوید افزود: با این نگاه، موفقیت در ترانزیت، تابع توجه جدی به سایر حوزه هایی است که در بهره وری و موفقیت آن تاثیر مستقیمی دارند، بطوری که به درستی باید گفت که ترانزیت، تابعی وابسته است و مستقل نیست.
وی ادامه داد: شرایط رقابتی برای جذب کالا برای ترانزیت و امکان پایداری در این حوزه، مستلزم تغییر نگاه به تعدیل ساختار اقتصادی و تحقق اهداف مذکور و توسعه حمل و نقل بین المللی به عنوان ابزار کار ترانزيت و توسعه بوده و نيازمند تمهیداتی است كه در دو گروه مشخص قابل تقسيم بندی است.
جاوید در این راستا تشریح کرد: يك گروه عواملی هستند كه در اختيار برنامه ريزی نبوده و نمی توان انتظار داشت كه كليه پارامترهای آن در قالب برنامه های مشخص نظير رخدادها و عوامل منطقه ای و بین المللی از سوی كشور ترسيم شود؛ اما، گروه دوم عواملی هستند كه به طور منطقی می توان در مورد آنها برنامه ريزی كرد.
وی ادامه داد: از جمله این موارد می توان به تنظیم و تصویب قوانين و مقررات و آیین نامه های مناسب و مقتضی، اصلاح ساختارهای مالیاتی و بیمه متناسب با نیاز ترانزیت، تعدیل حقوق ورودی و تعرفه های گمرکی، تقويت و آموزش نيروی انسانی، تالیف مولفه های تاسیس و فعالیت شرکت های دانش بنیان و با کیفیت لازم و هماهنگ کردن فعالیت های ذی مدخل و اثرگذار در توسعه و ارتقای بهره وری حمل و نقل متناسب با اهداف ترانزیت اشاره کرد.
مشکل در تمام بخشهای سیاسی، اقتصادی، روابط بینالمللی و فرهنگی است
جاوید اضافه کرد: لذا نمیتوان گفت که مشکلات ترانزیت صرفا فرهنگی یا اقتصادی یا سیاسی است؛ چون مشکلات کشور مجموعه ای از همین ساب سیستم های موجود است و مشکل در تمام بخش¬های سیاسی، اقتصادی، روابط بینالمللی و فرهنگی وجود دارد.
وی با تاکید بر اینکه حتی ما نمی توانیم بگوییم نظام آموزش در ترانزیت ما بی تاثیر است، اظهار داشت: آموزش نه صرفاً روی خود ترانزیت و حمل و نقل، بلکه آموزش کسانی مدنظر است که میخواهند در این حوزه فعال باشند. از طرفی، میزان حقوق یک راننده و یک کارمند گمرک شاغل در بندرعباس و در آن گرمای هوا، بر حوزه حمل و نقل و اخلاقیات افرادی که فعالیت میکنند، تاثیرگذار است. چون همه این عوامل با همدیگر در ارتباط هستند.
رئیس سابق انجمن شرکت های حمل و نقل بین المللی ایران با بیان اینکه بخشی نگری یکی از آفتهای تحلیلهای نظری و تئوریک ما بوده است، ادامه داد: ما باید از بخشی نگری دوری کنیم. باید ببینیم که به عنوان مثال مالیات بر ارزش افزوده و ۹درصدی که دولت از تولیدکنندگان می گیرد، چه تاثیری بر حوزه حمل و نقل و ترانزیت یا نظر یک مصرف کننده راجع به یک کالا دارد.
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: حمل و نقل ترانزیت ترانزیت مالیات بر ارزش افزوده مالیات مالیات بر ارزش افزوده حقوق ورودی بین المللی حمل و نقل بهره وری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۷۵۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مزه دورکاری در اقتصاد آمریکا
وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را توضیح میدهد؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی از عوامل این اختلاف است. اما یک پاسخ سرراستتر نیز وجود دارد که از پاسخهای قبلی نیز سادهتر است؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشالتایمز در ۲۴آوریل گفت:
به گزارش دنیای اقتصاد؛ «آمریکاییها سختتر کار میکنند.» با این حال به نظر میرسد دورکاری موجب میشود تا کارمندان آمریکایی با وجود برخی ظرافتها و تفاوتها، اندکی اروپاییتر شوند. بر این اساس دورکاری موجب شده تا آمریکاییها کمتر در محل کار حضور داشته باشند؛ اما همزمان با حضور در یک مکان تفریحی، از امتیاز دورکاری بهره ببرند.
در ذهن افراد، کلیشههای اقتصادی مشهوری وجود دارد که عمدتا نادرست هستند؛ اما یکی از استثناها مربوط به این باور است که آمریکاییها ثروتمندترند؛ چون بیشتر کار میکنند. وقتی صحبت از رشد اقتصادی میشود، آمریکا به راحتی اروپا را شکست میدهد. عوامل بسیاری عملکرد بهتر آمریکا را میسازند؛ از نوآوری در فناوری گرفته تا ذخایر عظیم انرژی.
اما یک توضیح تقریبا ساده وجود دارد که چندان بیراه نیست؛ همانطور که رئیس صندوق نفت نروژ در مصاحبهای با فایننشال تایمز در ۲۴آوریل اعلام کرد: آمریکاییها سختتر از اروپاییها کار میکنند. در واقعیت، اعداد نیز این ادعا را تایید میکنند. بر اساس دادههای OECD، بهطور متوسط آمریکاییها ۱۸۱۱ ساعت در سال کار میکنند.
این عدد ۱۵درصد بیشتر از ساعات کار شهروندان اتحادیه اروپا است که میانگین ۱۵۷۱ساعت در سال کار میکنند. این تفاوت فقط محدود به این نیست که اروپاییها چند هفته بیشتر از آمریکاییها را در ساحل بگذرانند. طبق اعلام سازمان بینالمللی کار، روز کاری در بریتانیا، فرانسه و آلمان نیم ساعت کمتر از آمریکا است.
فراغت بهتر است یا ثروت؟با مشاهده این تفاوتها، سوالی که به ذهن میرسد این است کدامیک شیوه بهتری برای زیستن است، پول بیشتر یا وقت آزادتر؟ واقعیت این است که انتخاب سختی برای افراد است. کسانی که در آمریکا هستند طبق برنامههای آمریکایی کار میکنند. کسانی که در اروپا هستند با هنجارهای اروپایی مطابقت دارند.
در واقع سوال کلیدیتر این است که چرا آمریکاییها ساعات بیشتری را کار میکنند. پاسخ به این سوال به یک مشاهده عجیب و جدید منتهی میشود؛ دورکاری موجب شده تا کارمندان گلادیاتور آمریکایی بیشتر شبیه همتایان اروپایی خود شوند.
نخستین حدس نشان میدهد که فرهنگ ممکن است دلیل تغییر ساعات کار باشد. شاید اروپاییها از اوقات فراغت خود بیشتر لذت ببرند. آنها در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت، با شهرهای زیبا، لذتهای آشپزی، کوههای ناهموار و خیلی چیزهای دیگر احاطه شدهاند و تنها یک مسافرت با قطار یا پرواز با تخفیف با آنها فاصله دارند.
ممکن است آمریکا صرفا جذابیتهای کمتری برای ارائه به مسافران داشته باشد و هرآنچه که دارد نیز در پهنه جغرافیایی بسیار بزرگتری پراکنده شده است که تا حدودی توضیح میدهد که چرا اروپا سالانه حدود ۱۵۰میلیون گردشگر، معادل دو برابر آمریکا، از خارج از کشور جذب میکند. نظرسنجیها نشان میدهد که آمریکاییها کار سخت را به خودی خود ارزشمند میدانند. در نهایت این «فردگرایی زمخت» چیزی است که آمریکا را ساخته است.
چوب مالیات بر سر اروپااما مشکل اینکه مساله را در تفاوت فرهنگ خلاصه کنیم این است که تا اوایل دهه۱۹۷۰ بسیاری از اروپاییها بیشتر کار میکردند. ساعات کار در آمریکا همچنان مشابه آن زمان است. تغییر بزرگ این است که اروپاییها اکنون کمتر زحمت میکشند. در نیم قرن گذشته، ساعات کاری در آلمان ۳۰درصد کاهش یافته است.
چیزی فراتر از فرهنگ در حال اثرگذاری است. ادوارد پرسکات، اقتصاددان آمریکایی، به یک نتیجه جنجالی رسید و استدلال کرد که کلید اصلی این معما مالیات است. تا اوایل دهه۱۹۷۰، سطح مالیات در آمریکا و اروپا مشابه بود و ساعات کار نیز به همین ترتیب در یک سطح قرار داشت.
در اوایل دهه۱۹۹۰، مالیاتها در اروپا افزایش یافته بود و به نظر پرسکات، نیروی کار قاره سبز انگیزه کمتری برای کار داشتند. امروزه شکاف قابل توجهی وجود دارد؛ درآمد مالیاتی آمریکا ۲۸درصد تولید ناخالص داخلی است؛ درحالیکه این عدد در اروپا حدود ۴۰درصد است.
اما اثرگذاری مالیات بر عرضه کار چندان ساده نیست. برخی از کارگران ممکن است با توجه به این که میتوانند پول بیشتری را به خانه ببرند، با عرضه ساعات کار طولانیتر به سطوح کمتر مالیات پاسخ دهند. در مقابل، دیگران ممکن است تصمیم بگیرند که درآمد اضافی پس از مالیات به آنها امکان میدهد کمتر کار کنند و همچنان از سبک زندگی مطلوب خود لذت ببرند.
یک مطالعه اخیر توسط یوزف سیگوردسون از دانشگاه استکهلم بررسی کرد که در دوران اصلاح نظام مالیاتی در سال۱۹۸۷، کارگران ایسلندی چگونه به یک سال تعطیلی مالیات بر درآمد واکنش نشان دادند. اگرچه افرادی که انعطافپذیری بیشتری داشتند؛ بهویژه افراد جوانتر در مشاغل پارهوقت واقعا ساعات بیشتری را صرف کار کردند، افزایش کلی ساعات کار نسبت به آنچه مدل پرسکات میگفت ناچیز بود.
مقررات تاثیرگذار استبه نظر میرسد در تعیین میزان عرضه نیروی کار، مقررات اهمیت بیشتری دارد. قوانین اروپا به کارگران قدرت زیادی میدهد و مواردی، چون سیاستهای سخاوتمندانه مرخصی والدین و قوانین سختگیرانهتر در مورد اخراج کارکنان را دربرمیگیرد.
بسیاری از کشورهای اروپایی سعی میکنند برای زمان کاری محدودیتهایی قائل شوند، مثلا فرانسه هفته کاری را ۳۵تعریف کرده است. این سقفها تا حدودی نادرست بودهاند و نتوانستند آنطور که طرفداران آن میخواستند، اشتغال را افزایش دهند. آنها همچنین حفرههای زیادی دارند. با این حال اکثر مطالعات تایید میکنند که این مقررات ساعات کاری را کاهش دادهاند.
پول همهچیز نیسترابطه مهم دیگر این است که با ثروتمندتر شدن افراد، معمولا آنها میخواهند کمتر کار کنند. مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که در اروپا، میان سرانه تولید ناخالص داخلی و ساعات کار ارتباط قوی وجود دارد. مردم کشورهای ثروتمندتر مانند هلند معمولا کمتر از کشورهای فقیرتر مانند بلغارستان کار میکنند.
با این حال، این سوال همچنان باقی است: آمریکاییها از بسیاری از اروپاییها ثروتمندتر هستند، پس چرا آنها همچنان بیشتر کار میکنند؟ شاید اوقات فراغت یک مساله کنش جمعی باشد. آمریکاییها ممکن است بخواهند از روسای خود مرخصیهای طولانیتر بگیرند؛ اما نگران هستند که بهعنوان افراد تنبل دیده شوند.
مقالهای در سال۲۰۰۵ توسط آلبرتو آلسینا از دانشگاه هاروارد و همکارانش استدلال کرد که اتحادیههای قویتر اروپا در واقع این مشکل اقدام جمعی را با مبارزه برای مرخصی با حقوق حل کردند که درنهایت قانون شد. آمریکا، با وجود اتحادیههای ضعیفتر، یکی از معدود کشورهایی است که مرخصی با حقوق اجباری ندارد.
دورکاری کار خود را میکندیکی از پیشرفتهای جدید و جذاب، اختلاف در ساعات دورکاری است. در سال ۲۰۲۳، نظرسنجی جهانی از نهادهای کاری نشان داد که کارمندان تمام وقت در آمریکا ۱.۴ روز در هفته از خانه کار میکنند؛ درحالیکه در اروپا ۰.۸ روز این کار را انجام میدهند. استفاده از این تقسیم بندی، بر دادههای ساعات کاری گردآوریشده توسط OECD نتیجه قابل توجهی به همراه دارد:
اروپاییها و آمریکاییها اکنون تقریبا به یک اندازه در محل کار، معادل ۱۳۰۰ساعت وقت میگذرانند. به عبارت دیگر، ۱۵درصد اضافی از کاری که آمریکاییها سالانه انجام میدهند، اکنون از خانههای خودشان یا گاهی اوقات در ساحل و شاید از یک شهر در اروپا انجام میشود. آمریکاییها همچنان سختتر کار میکنند، اما لذتبخشتر از گذشته این کار را انجام میدهند.